یکی از فانتزیام اینکه – جوک نوشته های فانتزی آخر خنده
یکی از فانتزیام اینکه – جوک نوشته های فانتزی آخر خنده
خنده بازار فانتزیام و افق
یکی از فانتزیام اینه زنگ بزنم پلیس بگم سلام خسته نباشید اقا اینجا پر مرده اس بعد اونم با تعجب و حول ( هول هل حل )کرده بهم بگه یا ابالفضل شما الان کجایید منم بگم قبرستون!!
بعد اونام فک کنن مسخره شون کردم قط (غطع قتع قطع حالا هرچی ) کنن بعد بیان تا منو بگیرن تا برا دیگران عبرت (املای اینو بلدم ) بشه بعد بیان ببینن حرفام صحت داشته شرمنده شن (ضایع بشن )
یکی از فانتزیام اینه که توی زمستون با مخاطب خاصم قرار بزارم و لپاش ?خ بزنه از سرما بعد با کش بزنم تو صورتش دردش بگ?ره …
عا? حال میده ، عا? حال م?ده !